سعید طامه بیدگلی

دو سالِ بی‌زبون

جمعه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۲۹ ب.ظ
چند وقتیه که حوصله ندارم. نه حوصله‌ی خوندن نه حوصله‌ی نوشتن ‌نه حوصله‌ی احوال‌پرسی کردن و نه حوصله‌ی جواب سلام دادن. وقتی به دو سال آینده زندگیم فکر می‌کنم اعصابم به هم می‌ریزه. دو سالی که باید برم سربازی. دو سالی که باید تلف بشه. دو سالی که مطمئنم هیچ تأثیر مثبتی توی زندگیم نخواهد داشت. دو سالی که شاید یه عمر پشیمونی همراهش باشه. نمی‌خوام برم سربازی، خب مگه زوره...
دلم پره. حوصله ندارم. خدا کنه این دو سال یه عمر نگذره.
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۲۶
سعید طامه بیدگلی

نظرات  (۲)

من از الان به ۲ سال دیگه فکر می‌کنم که می‌رم سربازی دلم خون می‌شه:|. می تونی به این فکر کنی تا تو سربازیت تموم شه :| سربازی من شروع می شه :|
تیرم کوش:|
پاسخ:
دفترچه نفرستی کسی کاری باهات نداره
دفترچه نفرست.

جواب کامنت خصوصی:
مشدی دفترچه فرستادم کاریش نمیشه کرد دیگه
۱۳ مهر ۹۵ ، ۱۳:۳۴ امیر کفشدار گوهرشادی
بعدش بیا اپلای کن بیا بلاد کفر کنار ما. :-)
پاسخ:
نه دیگه تموم شد. :\

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی