سعید طامه بیدگلی

شب قدر

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۲۲ ب.ظ

نه خدا توانمش خواند، نه بشر توانمش گفت

متحیرم چه نامم شه ملک لا فتا را...

بنویس اسم مرا در کف دستت ای دوست، تا به هنگام قنوتت نبری از یادم

التماس دعا

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۲۶
سعید طامه بیدگلی

نظرات  (۱۹)

التماس دعا
پاسخ:
محتاجیم
۲۷ تیر ۹۳ ، ۱۸:۲۴ هم اتاقی سایق
سعیدجان نگفته بودی وبلاگ داری.امروز اتفاقی پیدا کردم وچندتا مطلبتو خوندم.اون خاطراتت رو هم خوندم. وقتی قضیه آسانسور را گفتی فهمیدم با تموم پسشرفت هایی که توی دوره دانشجوییت کردی ولی ماهیتت را حفظ کردی!!!

پاسخ:
مگه هر کی وبلاگ داره باید بگه؟؟؟
:)

رازونیازاتون قبول مارو هم دعا کردین...؟؟؟؟!!!!! شب 27 هم هست ما رو ازیاد  نبرین.

 

پاسخ:
عبادات شما هم قبول
به یاد همه‌ی دوستان وآشنایان بودم
امیدوارم شما هم به یاد من باشین
التماس دعا...
:)

سلام.

انگار تا یاداوری نباشه این وبلاگ به روز نمیشه!!!!!!!!!:(

پاسخ:
سلام
نیاز به یادآوری نیست :)
مطلبی نیست که بخوام در موردش بنویسم
ممنون از یادآوری‌تون

سلام خوبید؟

از پست جدید خبری نیست،کجایید؟؟؟89

پاسخ:
سلام
تشکر
شرمنده که خیلی دیر نظرتون تأیید شد
این چند هفته خونه نبودم و دسترسی به اینترنت نداشتم 
ایشالا اگه تونستم سعی میکنم بیشتر بنویسم
:)

مسافرت بودین ؟

میشه بگین بیدگل چند کیلومتری اصفهانه؟ 

پاسخ:
مسافرت کاری بودم
یک ماه واسه کار رفتم تهران 
آران و بیدگل در 270 کیلومتری اصفهان هست.

پس کارم میکنین!

بهتون نمیاد...!

حالا چیکار؟

یکی از اقوام میخواست از شهرتون دیدن کنه.

 

پاسخ:
:|
دقیقن چرا بهم نمیاد؟؟؟
اگه یکی از اقوام‌تون دوست داره از یه شهری که توی هر کوچه و خیابونش یه امام‌زاده یا مسجد هست دیدن کنه، به نظرم بازدید از شهر ما میتونه بهترین انتخاب باشه.

همین جوری!!!بی منظور بود.

حالا نگفتین چی کار؟

پس بهش بگم نیاد اون طرفا....

یه ذره مهمون نواز باشین!!!

یعنی هیچ جای باستانی هم نداره . ؟

پاسخ:
دیدن اینجا را به شما توصیه می‌کنم

خوب پس چرا ادم وگمراه میکنین....

این شهر خودش یه جاذبه توریستی هست.

ولی بالاخره نگفتین کار تون چی بوده؟؟؟...!!!!!!؟؟؟؟؟

جالبه شما نظراتونو جواب میدین(البته قرنی بعد)

ولی مطلب جدیدی اضافه نمیکنین......

اقا یا خانم اشنا همین هم خوبه که به نظرهای شما جواب داده میشه.

:(

پاسخ:
:(
ناراحت نشید از دستم
به جان خودم شرمنده همه‌تونم
ایشون سرشون شلوغه اخه یه شغل مجهول دارن؟؟؟؟؟ وقت نمیکنن به نظراشون و وبلاگشون رسیدگی کنن.....:)

سلام

ناراحت نیستم از دستتون ولی منتظر هستم .

شرمندگی هم لازم نیست چون چاره داره که قبلا بهتون گفتم.

:)

پاسخ:
سلام
سعی میکنم
با تشکر

سلام

برای شروع دوباره بهتره از خاطره کار کردنتون شروع کنین.

دست به قلمتون بد نیستا!،خاطرات acmکه عالی بود......!!!!!

پاسخ:
سلام
شما لطف داری 
اما فک کنم چیزهای بهتری هم هست که بشه ازش خاطره نوشت(اما فعلن برای من موجود نیست :-دی)
آخه کارگری کردن که دیگه خاطره نداره!!!

تا کارگری چی باشه؟ پس راحت باشین هرموقع تونستین مطلب بذارید...

ما مخاطبتونیم.!

پاسخ:
با تشکر از شما مخاطبان عزیز
:)

شاید ناراحت بشین که من اینقدر کنجکاوم!!!

ولی ،منظورتون از کارگری چیه؟که خاطره نداره!!!!

:)

پاسخ:
نه ناراحتی نداره
منظورم اینه 
:)

سلام.

جالب بود...!!! :)

ولی من منظورم کارشه .. یعنی چه کاری؟

خودتونو نزنین به اونور

پاسخ:
سلام 
من خودم رو به وری نزدم که :)
توی یه کارخونه که کارش تولید مبل و صندلی پلیمری بود کار میکردم.
خیالتون راحت شد؟؟؟

خیالم طوریش نبود که راحت شه...!! :|

گفتم یکم کنجکاوم.

میتونستین نگین نه اینکه توهین کنین.

 

پاسخ:
توهین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شما طوری پاسخ دادین که یعنی: به توچه ربطی داره! نه؟

پاسخ:
خداییش منظورم این نبود.
اگه بهتون برخورده شرمنده.
متنی که پایین تصویر نوشته بودی عالی بود.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی